در اصول فقه، قیاس یکی از ادله استنباط احکام است. قیاس یعنی مقایسه کردن دو موضوع از لحاظ حکم شرعی.
بدین معنا که اگر راجع به موضوعی حکمی از طرف شارع صادر شده باشد که همان علت آن در موضوع دیگر وجود داشته باشد، میتوان حکم آن موضوع را در موضوع دیگر تسری داد و مشابه آن حکم کرد.
به عنوان مثال، اگر سبب حرمت شرب خمر سکرآور (مستکنندگی) آن باشد، میتوان به این نتیجه رسید که هر چیزی که غیر از شراب، سکرآور باشد، آن چیز نیز حرام است.
قیاس اقسامی دارد که یکی از آن را قياس اولویت میگویند و منظور از آن، قیاسی است که علت حکم در موضوع فرعی قویتر از موضوع اصلی باشد. مانند اینکه در قرآن «اف» گفتن به والدین تحریم شده و آیه به دلالت التزامی امر میکند به اینکه علت حرمت آن اذیت و آزار است. اگر با قیاس اولویت حکم آن را استنباط نکنیم، میتوانیم به این نتیجه غلط برسیم که چون در قرآن ضرب و شتم پدر و مادر نهی نشده، پس میتوان آنان را ضرب و شتم کرد ولی نمیتوان به آنها «اف» گفت!! حال آنکه، در قرآن کریم اکرام به پدر و مادر به قدری اهمیت دارد که کوچکترین آزار و اذیتی که میتوان تصور کرد، اف گفتن به پدر و مادر است. پس علت اف نگفتن به پدر و مادر برای حرمت و اکرام آنهاست و این علت در اهانت و ضرب آنها به صورت قویتری وجود دارد. بنابراین، ضرب و شتم یا ناسزا گفتن به آنها، به طریق اولی، حرام است.
فریده امینی