اولین سلطان فساد سال ۹۹  سلطان خودروبود که در دومین ماه سال پرده از فسادهای خانوادگی اش برداشته شد و در نهایت هم همچون سلاطین قبلی به اعدام محکوم شده است. سلطان سکه، سلطان پتروشیمی، سلطان خودرو، سلطان قیر، کاغذ و..... اینها تنها بخشی از عناوین کلاهبرداران حرفه‌ای است که به نوعی یک تنه و البته با همکاری همدستان نامرئی شأن اخلال در نظام اقتصادی را سبب شدند.

با مروری به پرونده‌های این سلاطین می‌توان شگردهای مشابه آنها را دید. سو استفاده از خلأ ءهای قانونی، همدستی با برخی صاحب نفوذان، پرداخت رشوه و دور زدن قانون و حتی سوءاستفاده از نزدیکان. بسیاری از این سلاطین حلقه ابتدایی همکاران خود را از خانواده و فامیل خود انتخاب می‌کنند. به عنوان نمونه در پرونده موسوم به سلطان سکه مظنونین پدر با پسر و اقوامش یک باند را تشکیل داده بودند همچون سلطان تازه معروف شده خودرو! وحید بهزادی که در حلقه اول فساد با همکاری همسرش باند فساد را تشکیل داده بودو یا درپرونده فساد در پتروشیمی که پای خیلی‌ها در آن گیر بود و البته که هنوز به سرانجام هم نرسیده و بخش‌هایی از آن روی میز قاضی مسعودی مقام مانده است.

پرونده سلطان قیر هم شباهت‌هایی به پرونده سایر سلاطین دارد. باقری درمنی یا بهتر بگوییم درمنی ها که بعد از دستگیری به سلطان قیر معروف شد، اما واقعیت آن است این جرم تنها یک بخش از جرم‌های وی بود، باقری درمنی با ایجاد شبکه چند نفری از شرکت پالایش نفت جی به میزان ۳۲۲ میلیون و ۲۴۳ هزار و ۳۳۶ کیلوگرم قیر را کلاه برداری کرد. فساد بزرگ درمنی نفوذ در شبکه بیمه‌ای و بانکی کشور و اختلاس پول‌های بسیار در این شبکه است، ایجاد شبکه کلاهبرداری در شرکت بیمه ایران، کلاهبرداری ۴۱ میلیارد تومانی در بانک ملی، کلاهبرداری ۹ میلیارد تومانی در بانک گردشگری، ایجاد شبکه کلاهبرداری در بانک گردشگری و کلاهبرداری ۷۱ میلیارد تومانی از صرافی اقتصاد نوین از دیگر عناوین فساد اقتصادی این مفسد بزرگ بود.

تبانی یک زن و شوهر با مدیرعامل و معاون بازاریابی و فروش سایپا برای اخلال در نظام توزیع نیازمندی‌های عمومی: متهمان ردیف اول و دوم پرونده مورد نظر زن و شوهر و دارای شغل آزاد هستند که با مدیرعامل و معاون بازاریابی و فروش و همچنین مدیر اداره برنامه ریزی فروش سایپا در قسمت اخلال در نظام توزیع نیازمندی‌های عمومی تبانی داشته‌اند.

نفوذ! کلمه‌ای که در بسیاری از پرونده‌های فساد اقتصادی به عنوان کلید واژه بارها و بارها به شیوه‌های مختلف و در محل‌های متفاوت مطرح شده است، نفوذ در شبکه بانکی، نفوذ در سیستم توزیع کالا، نفوذ در گمرک، بانک مرکزی و…، اگر بسیاری از راه درروهای فساد در کشور از سوی نهادهای اجرایی شناسایی و بسته می‌شد، این سلاطین که عمده آنها نه سواد درست و حسابی دارند و نه تخصص چشمگیری، به هیچ وجه نمی‌توانستند با معدود همکاران خود اخلال‌های شبکه ای را رقم بزنند و وقتی باز هم شاهد تولد سلاطین جدید فساد هستیم، یعنی راه تکرار بر خطر بسته نشده است!